شخصیت لیوای اکرمن رو چقدر میشناسید؟

درست است که اروین مغز متفکر تمام استراتژی های جنگی ارتش بال های آزادی بود اما نقطه ی قوت لیوای در ” گرفتن بهترین تصمیم در لحظه” است. او در بین همه ی افراد ” اتک آن تایتان” قوی ترین غریزه ی بقا و جنگ را دارد. از ابتدایی ترین لحظه ی زندگی اش مجبور بوده برای غذایی که می خورد بجنگد، و فراتر از آن او به هیچ وجه خودخواه نیست و همواره برای ” دیگران” دست به فداکاری می زند.

اگر برای او اهمیت داشته باشید به هیچ وجه رهایتان نمی کند و حتا می توانید رویاهایتان را به او بسپارید چون برای لیوای هیچ چیز به اندازه ی ” ارتباطاتش با کسانی که برایش مهم اند” اهمیت ندارد.

همین غریزه ی تربیت شده اش برای بقا و میلش به نجات دیگران است که باعث می شود او بعد از دیدن مرگ عزیزانش با اروین همراه شود. نکته ی جالب این است که او و ارن هر دو هدفشان کشتن تایتان هاست اما او بر خلاف ارن این کار را با قصد ” انتقام” انجام نمی دهد بلکه قصد او ” محافظت از کسانی است کخ برایش مهم اند”.

اگرچه نمی توان همه ی این ها را تنها به غریزه ی او ربط داد و از هوش بالایش چشم پوشید. زمانی که در مخمصه ی تله ی ” کنی” اسیر می شود و مرگش تقریبن قطعی به نظر می رسد با گرفتن تصمیمی آنی خود را از مهلکه نجات می دهد. به جز زمانی که عزیزترین دوستانش را مرده میبیندو یا زمانی که بحث نظافت باشد تقریبن هرگز نمیبینید که او احساس خاصی از خودش بروز دهد ولی ان به این معنی نیست که لیوای بی احساس است، در واقع به گفته ی ایسایاما او احساساترین کاراکتر است. با این حال باید بدانیم لیوای کاپیتانی نیست که به سادگی به کسی امتیاز بدهد،

او هرگز خودش را نمی بازد و خیلی خوب می تواند هیجانات لحظه ای خود را کنترل کند و برای همین هم هست که وقتی ” تایتان عظیم الجثه” او را در بین جمعی از افراد جوخه ی خودش که به تایتان تبدیل شده اند تنها می گذارد و با اطمینانی آزاردهنده او را مرده تصور می کند، ” لیوای” در سخت ترین موقعیت ممکن برای یک کاپیتان قرار میگیرد و به رغم دلخراش بودن تصمیمش همان طور که باید عمل کند دست به عمل می زند، حتا در کمال قدرت ظاهر می شود و با جمله هایش زخم هایی کشنده تر از ضربه ی شمشیرش به ” تایتان عظیم الجثه” وارد می کند.